۱۳ مهر ۱۳۸۷

سوء تفاهم

می گن دو جنس مخالف حرف همو اونطور که باید متوجه نمیشن.یعنی ممکنه یه جمله رو که یه خانوم می گه یه خانوم دیگه خوب منظور رو متوجه می شه اما همون جمله رو اگه یه آقا بشنوه ممکنه ناراحت یا عصبانی بشه.اینم مربوط می شه به همون طرز عملکرد مغزهای زن و مرد که با هم خیلی متفاوته. اینو گفتم که بگم برای اولین بار من از دست نانا سر یه جمله ناراحت شدم.اونقدر که دیگه خوابم نمی برد و هی تو تختم غلت می زدم گرمم می شد پا می شدم پنجره رو باز می کردم...خیلی ناراحت بودم.گریه مم نمی گرفت که لا اقل سبک شم.می دونستم اون خوابش برده وحالا چطوری وسط خواب پریده بود و جواب منو اونطوری داده بود نمی فهمیدم. من در حالیکه دیگه مطمئن بودم خوابیده وبیشتر از چهل دقیقه می شد که اس ام اسی نداده بود گفتم از اینکه اون روز نتونستم بیام از دست خودم ناراحتم.(البته خوب اون موضوع دست خودم نبود.طبیعت اینطور خواسته بود.)اینو گفتم و منتظر جواب نبودم.رفتم دستشویی برگشتم دیدم جواب داده!گفته بود:" خوب کاری کردی نیومدی.وقتی آدم دلش راضی نباشه به هیچکدوم خوش نمیگذره." از حرفش تعجب کردم و ناراحت شدم چون فک کردم منظورش اینه که من در مورد دلیل نیومدنم دروغ گفتم و درواقع دلم نمی خواسته که برم!در حالیکه خودم خواسته بودم و زمانی که اولش بر نامه م به هم خورد و بهش گفتم خیلی ناراحت شد و با کلی اینور اونور کردن دوباره برنامه چیدیم.بهش جواب دادم خیلی بدی نانا!من هیچوقت بهت دروغ نگفتم.چرا درموردم اینطوری فکر می کنی؟! جوابی نداد و فهمیدم باز خوابش برده.منم هی این پهلو اون پهلو می شدم و نمی تونستم از دلم بیرون کنم.بعد از مدتی تازه جواب اون اس ام اسی که گفته بودم باید بیشتر به فکر سلامتیت باشی و... رو داد و تشکر کرد.گفتم خیلی از دستت عصبانیم!بعد از چند دقیقه که انگار داشت اس ام اسامو می خوند گفت:"واقعا که!من می خواستم دلداریت بدم.اینطوری سوء تفاهم پیش میاد فردا بهت زنگ می زنم حرف میزنیم. گفتم من کی راضی نبودم؟!گفت:عزیزم من منظورم اون نبود.ببخشید.گفتم به هر حال من دوست ندارم به کسی تحمیل بشم.شب بخیر.جواب داد:"دیگه داری عصبانیم می کنیا!"می دونستم که بد گفتم اما خوب عصبانی بودم دیگه.صبحم که پاشدم هی می خواستم ازش عذر خواهی کنم هی می گفتم تا شب صبر کن بچه!الان که تازه این پست رو شروع کرده بودم بهم اس ام اس داد و کلی ازم عذر خواهی کردوباز گفت منظور بدی نداشته و فقط می خواسته دلداریم بده که شرایطمو درک می کنه و من نباید خودمو سرزنش کنم.منم ازش عذر خواهی کردم و به این ترتیب زندگی شیرین شد. ولی اینه که می گن دو تا غیر همجنس گاهی حرفای همو اونطور که باید نمی فهمن و دچار سوءتفاهم می شن.