۱۱ مهر ۱۳۸۷

حال گیری!

دیدین یه وقتایی آدم یه عالم برنامه می ریزه با کلی ذوق و شوق. بعد در حالی که فک می کنه همه چی روبه راهه یهو یه مشکل اساسی پیش میاد و تمام برنامه هاتو به هم میریزه؟ دیشب با کلی برنامه ریزی و مذاکره با نانا که به سختی انجام شد قرار شد امروز بعد از هفت هفته همدیگه رو ببینیم. ما صبح پاشدیم و با کسالت و بی میلی تمام صبحونه مونو میل کردیم.ناگهان از احساسات بدی که تو دلمون داشتیم متوجه شدیم برنامه ی امروزو باید به هم بریزیم.همیشه همینطوره!درست زمانی که نباید اتفاق میفته.زمانی که می خوای مسافرت بری-مثل شمال رفتن دفعه ی قبل- زمانی که با هزار زحمت برنامه هاتو ردیف می کنی و فک می کنی همه چی مرتبه یه قرار میذاری یهو خیلی غیر مترقبه و پیش بینی نشده همه چیو میریزه به هم! بعد مجبوری یه اس ام اس بدی که نمی تونی بیای و قرارتو کنسل می کنی.خیلی بده.خیلی حال گیریه.